JUST FOR YOU
برای آنان که می اندیشند
نه تو مانی ونه اندوه و نه هیچ یک از مردم این ابادی به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی ان لحظه شادی که گذشت غصه هم خواهد رفت ان چنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند لحظه ها عریان اند به تنه لحظه خود جامه اندوه مپوشان هرگز تو به ایینه نه ایینه به تو خیره شدست تو اگر خنده کنی او به تو خواهد خندید و اگر بغض کنی اه از ایینه دنیا که چه ها خواهد کرد گنجه دیروزت پر شد از حسرت و اندوه و چه حیف بسته های فردا همه ای کاش ای کاش ظرف این لحظه ولیکن خالیست ساحت سینه پذیرای چه کس خواهد بود غم که از راه رسید در این سینه بر او باز مکن تا خدا یک رگ گردن باقیست تا خدا مانده به غم وعده این خانه مده
نظرات شما عزیزان:
moafagh bashid
ya hagh
این مطلبی ک گذاشتی خیلی قشنگ بود.میسی
بابای
Power By:
LoxBlog.Com |